شیعه خانه امام زمان (عج)

پایگاه فرهنگی ،مذهبی شیعه خانه امام زمان (عج)

شیعه خانه امام زمان (عج)

پایگاه فرهنگی ،مذهبی شیعه خانه امام زمان (عج)

هدف این پایگاه کمک به شناخت بهتر و عمیق تر مسائل جامعه،باید ها و نباید های شیعه خانه امام زمان(عج) و تعالی فرهنگ ایرانی اسلامی می باشد.

پیام های کوتاه
  • ۳ آبان ۹۴ , ۱۸:۰۰
    ...
  • ۲ آبان ۹۴ , ۱۱:۳۳
    ...
  • ۲۴ مهر ۹۴ , ۱۵:۴۵
    شعر
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۴/۰۸/۰۳
    ...

۲۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «Shia muslim» ثبت شده است



سلام بر تو اى حسین

و بر ارواح پاکی که به درگاهت فرود آمدند

سلام خدا براى همیشه،

تا هستیم 

و تا شب و روز باقى است

چهارم محرم الحرام سال 61 هجری قمری

در روز چهارم محرم، عبیداللّه‏ بن زیاد مردم کوفه را در مسجد جمع کرد و سخنرانی نمود و ضمن آن مردم را برای شرکت در جنگ با امام حسین علیه‏السلام تشویق و ترغیب نمود و فتوای شریح قاضی را مبنی بر مباح بودن خون امام حسین علیه السلام خواند و دستور داد تا همه راه های ورودی و خروجی کوفه را ببندند.

( الوقایع و الحوادث، ج 2، ص 123)


به دنبال آن 13 هزار نفر در قالب 4 گروه که عبارت بودند از: 

1. شمر بن ذی الجوشن با چهار هزار نفر

2. یزید بن رکاب کلبی با دو هزار نفر

3. حصین بن نمیر با چهار هزار نفر

4. مضایر بن رهینه مازنی با سه هزار نفر

به سپاه عمر بن سعد پیوستند. بهم پیوستن نیروهای فوق از این روز تا روز عاشورا بوده است.


  • فرشید واحدی

سلام بر تو اى حسین

اى فرزند رسول خد

اى فرزند امیر مؤمنان و فاطمه سرور بانوان 

سلام خدا براى همیشه،

تا هستیم 

و تا شب و روز باقى است



 سوم محرم الحرام سال 61 هجری قمری

1. "عمر بن سعد" یک روز پس از ورود امام علیه السلام به سرزمین کربلا یعنی روز سوّم محرم با چهار هزار سپاهی از اهل کوفه وارد کربلا شد.

( ارشاد، شیخ مفید، ج2، ص84.)


2. امام حسین علیه السلام قسمتی از زمین کربلا که قبر مطهرش در آن واقع می شد را از اهالی نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خریداری کرد و با آنها شرط کرد که مردم را برای زیارت راهنمایی نموده و زوّار او را تا سه روز میهمان کنند.

( مستدرک الوسایل، ج14، ص61؛ مجمع البحرین، ج5، ص461. )


3. در این روز "عمر بن سعد" مردی بنام "کثیر بن عبداللّه " ـ که مرد گستاخی بود ـ را نزد امام علیه السلام فرستاد تا پیغام او را به حضرت برساند. کثیر بن عبداللّه به عمر بن سعد گفت: اگر بخواهید در همین ملاقات حسین را به قتل برسانم؛ ولی عمر نپذیرفت و گفت: فعلاً چنین قصدی نداریم.

(تاریخ طبری، ج5، ص410)


هنگامی که وی نزدیک خیام رسید، "ابو ثمامه صیداوی" (همان مردی که ظهر عاشورا نماز را به یاد آورد و حضرت او را دعا کرد) نزد امام حسین علیه السلام بود. همین که او را دید رو به امام عرض کرد: این شخص که می آید، بدترین مردم روی زمین است. پس سراسیمه جلو آمد و گفت: شمشیرت را بگذار و نزد امام حسین علیه السلام برو. گفت: هرگز چنین نمی کنم.


ابوثمامه گفت: پس دست من روی شمشیرت باشد تا پیامت را ابلاغ کنی. گفت: هرگز! ابوثمامه گفت: پیغامت را به من بسپار تا برای امام ببرم، تو مرد زشت کاری هستی و من نمی گذارم بر امام وارد شوی. او قبول نکرد، برگشت و ماجرا را برای ابن سعد بازگو کرد. سرانجام عمر بن سعد با فرستادن پیکی دیگر از امام پرسید: برای چه به اینجا آمده ای؟ حضرت در جواب فرمود: 

"مردم کوفه مرا دعوت کرده اند و پیمان بسته اند، بسوی کوفه می روم و اگر خوش ندارید بازمی گردم... ."

( تاریخ طبری، ج5، ص410.) 

  • فرشید واحدی

دوم محرم الحرام سال 61 هجری قمری

1. امام حسین علیه‏السلام در روز پنجشنبه دوم محرم الحرام سال 61 هجری به کربلا وارد شد.[1] عالم بزرگوار "سید بن طاووس" نقل کرده است که: امام (ع)چون به کربلا رسید، پرسید: نام این سرزمین چیست؟ همینکه نام کربلا را شنید فرمود: این مکان جای فرود آمدن ما و محل ریختن خون ما و جایگاه قبور ماست. این خبر را جدم رسول خدا صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله به من داده است.[2] 


2. در این روز "حر بن یزید ریاحی" ضمن نامه‏ای "عبیداللّه‏ بن زیاد" را از ورود امام (ع)به کربلا آگاه نمود. 


3. در این روز امام علیه‏السلام به اهل کوفه نامه‏ای نوشت و گروهی از بزرگان کوفه ـ که مورد اعتماد حضرت بودند ـ را از حضور خود در کربلا آگاه کرد. حضرت نامه را به "قیس بن مسهّر" دادند تا عازم کوفه شود.[3] اما ستمگران پلید این سفیر جوانمرد امام علیه‏السلام را دستگیر کرده و به شهادت رساندند. زمانی که خبر شهادت قیس به امام علیه‏السلام رسید، حضرت گریست و اشک بر گونه مبارکش جاری شد و فرمود: 

اللّهُمَّ اجْعَلْ لَنا وَلِشِیعَتِنا عِنْدکَ مَنْزِلاً کَریما واجْمَعْ بَینَنا وَبَینَهُمْ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِکَ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیی‏ءٍ قَدیرٌ؛

خداوندا! برای ما و شیعیان ما در نزد خود قرارگاهِ والایی قرار ده و ما را با آنان در جایگاهی از رحمت خود جمع کن، که تو بر انجام هر کاری توانایی. [4]

---------------

منابع:

1.الامام الحسین و اصحابه، ص194؛ البدء والتاریخ، ج6، ص10. 

2. اللهوف، ص35.

3. مقتل الحسین مقرّم، ص 184.

4.بحارالانوار، ج44، ص381. 


  • فرشید واحدی

منزل قصر بنی مقاتل

روز اول محرم الحرام سال 61 هجری قمری


امام حسین (ع) در این منزل خیمه ی عبیدالله بن حر جعفی را دیدند. حجاج بن مسروق و زید بن معقل هم همراه امام بودند. امام، حجاج بن مسروق را فرستاد و از عبیدالله بن حر جعفی خواست که به او بپیوندد، اما او عذر آورد و تنها گفت: حاضرم اسبم را بدهم. امام هم فرمود که نیازی به اسب تو نداریم و وی اینگونه از فیض شهادت محروم شد.


و گفته اند: امام ، خود به داخل خیمه ی او رفته و طلب یاری و کمک کردند که عبیدالله گفت: بخدا سوگند می دانم که هر کسی از تو پیروی کند سعادتمند خواهد بود، ولی نصرت من تو را از قتال با دشمن بازنمی دارد و در کوفه یاوری ندارید و نفس من راضی به مرگم نیست! ولی اسبم را که ملحفه نام دارد و از بهترین اسبهاست، به تو می دهم. امام در پاسخ فرمودند: "حال که خود ما را یاری نمی کنی، ما نیازی به اسب تو نداریم، ولی تو را نصیحتی می کنم: اگر می توانی به جایی برو که فریاد ما را نشنوی و مقاتله ی ما را نظاره گر نباشی. سوگند بخدا اگر کسی بانگ ما را بشنود و ما را یاری نکند، خدا او را با صورت در آتش می افکند" [1] .


اواخر شب امام دستور دادند از قصر بنی مقاتل آب برداشته و کوچ کنند. پس از ساعتی که حرکت کردند، امام در حال سواره بخواب رفتند و بعد از بیدار شدن فرمودند: "انا لله و انا الیه راجعون و الحمد لله رب العالمین". و دو سه مرتبه این جملات را تکرار نمودند.


علی اکبر (ع) روی به پدر نمود و فرمود: "ای پدر! جانم به فدای تو. خدا را حمد کردی و آیه ی استرجاع خواندی، علت چیست؟" امام حسین علیه السلام فرمودند: "پسرم! در خواب دیدم که شخصی سوار بر اسب بود و می گفت این قوم سیر می کنند و اجل هم بسوی آنان در حرکت است. دانستم که خبر مرگ ماست که به ما داده شده است". علی اکبر (ع) فرمود: "ای پدر! خداوند بدی را از تو دور گرداند؛ آیا ما بر حق نیستیم؟"


امام فرمودند: "ما بر حقیم". 

علی اکبر (ع) فرمود: پس ما را باکی از مرگ نیست که بمیریم و بر حق باشیم" [2].

  • فرشید واحدی

امام سجاد

پیشوای چهارم شیعیان علیه السلام بعد از حضور در حماسه افتخار آفرین و عزت بخش عاشورای حسینی، از لحظه ای که در غروب عاشورا با شهادت پدر بزرگوار و سایر عزیزانش مواجه گردید برای ادامه راه آنان، مسئولیت سنگینی را به دوش کشید .


امامت امت، سرپرستی اطفال و بانوان، رساندن پیام عاشورا به گوش جهانیان، تداوم مبارزه با طاغوت و طاغوتیان و از همه مهمتر پاسداری از اهداف متعالی امام حسین علیه السلام که موجب عزت و افتخار عالم اسلام گردید، از جمله مسئولیت های آن امام همام به شمار می آید .


امام سجاد علیه السلام که در دوران امامت خویش در محدودیت شدیدی به سر می برد و حاکمان مستبد اموی سایه شوم خود را بر شهرهای اسلامی گسترده بودند و اهل ایمان از ترس مال و جان خود مخفی می شدند، با اتخاذ صحیحترین تصمیمها و موضعگیریهای مناسب و بجا و با استفاده از مؤثرترین شیوه ها توانست از فرهنگ عاشورا و دستآوردهای ارزشمند آن - که همان عزت و افتخار ابدی برای اسلام و مسلمانان و بلکه برای جهان بشریت بود - به صورت شایسته ای پاسداری کرده و راه حماسه آفرینان کربلا را تداوم بخشد و یاد و نام و خاطره سالار شهیدان حضرت حسین بن علی علیهما السلام را جاودانه ساخته و بر بلندای تاریخ ابدی نماید . 


امام سجاد علیه السلام برای زنده نگه داشتن خاطره شهیدان کربلا، در مناسبت های گوناگون بر عزیزانش گریه می کرد . اشکهای حضرت زین العابدین علیه السلام که عواطف را برانگیخته و در اذهان مخاطبان، ناخواسته مظلومیت شهدای کربلا را ترسیم می کرد.


از بهترین روشهای امام سجاد علیه السلام برای پاسداری از فرهنگ عاشورایی اسلام، که حکایت از بینش عمیق و زمان شناسی آن حضرت دارد، عرضه نیایشهای عرفانی و روشنگر می باشد . 


دعاهای حضرت سیدالساجدین علیه السلام که در مجموعه های ارزشمندی همچون صحیفه سجادیه، مناجات خمسة عشر، دعای ابو حمزه ثمالی، نیایشهای روزانه و . . . گرد آمده است، دل هر شنونده عارف و اندیشمندی را می لرزاند و توجه به معانی بلند و با شکوه آن، تشنگان وادی کمال و معرفت را سیراب می سازد . 

  • فرشید واحدی


مرثیه مرثیه در شور و تلاطم گفتند

همه ارباب مقاتل به تفاهم گفتند


گرد و خاکی شد و از خیمه دوتا آینه رفت

ماه از میسره ، خورشید هم از میمنه رفت


ناتوانم که مجسم کنم این همهمه را

پسر ام بنین و پسر فاطمه را


قمر هاشمی از اصل و نَسَب می گوید

دیگری هم اَنا قتّالُ عرب می گوید


پرده افتاده و پیدا شده یک راز دگر

سر زد از هاشمیان باز هم اعجاز دگر


گفتم اعجاز ! از اعجاز فراتر دیدند

زورِ بازوی علی را دو برابر دیدند


شانه در شانه دوتا کوهِ سراسر محشر

حمزه و جعفر طیار، نه ، طوفانی تر


شانه در شانه دوتا کوه ،خودت می دانی

در دلِ لشکرِ انبوه ، خودت می دانی


که در آن لحظه جهان ، از حرکت افتاده ست

اتفاقی است که یکبار فقط افتاده ست


ماه را من چه بگویم که چنین هست و چنان

شاه شمشماد قَدان ، خسرو شیرین دهنان


ماه ، در کسوت سقا به میان آمده است

رود برخواست ، که موسی به میان آمده است


رود ، از بس که شعف داشت تلاطم می کرد

رود ، با خاک کفِ پاش تیمم می کرد


ماه افتاده در آئینه ز تصویر بگو

مشک لبریز شد از علقمه، تکبیر بگو


ماه اگر چه همه ی علقمه را پیموده

غرقه گشته ست و نگشته ست به آب آلوده


رود را تا به ابد ، تشنه ی مهتاب گذاشت

داغ لبهای خودش را به دل آب گذاشت


لب اگر تر کند از چشمه ی دریا عباس

چه جوابی بدهد ام بنین را عباس ؟


دیگر این مشک نه مشک است که میخانه ی اوست

چشم امید رباب است که بر شانه ی اوست


دستش افتاده ولی ، راه دگر پیدا کرد

کوه غیرت ، گره کار به دندان وا کرد


می توانست به آنی همه را سنگ کند

نشد آنگونه که می خواست دلش ، جنگ کند


چه بگویم که چه شد ؟ یا که چه برسر آمد ؟

ناگهان رایحه ی چادر مادر آمد


پسرم ، دست مریزاد قیامت کردی

تا نفس داشتی از عشق ، حمایت کردی


آسمان ها همه یکپارچه بارانیِ توست

من بمیرم ، عرق شرم به پیشانی توست


آه ! برخیز که گهواره به غارت نرود

دختر فاتح خیبر به اسارت نرود...

سید حمید رضا برقعی

  • فرشید واحدی


از قرن ها پیش عاشورا به عنوان تجلی روز درگیری حق و باطل و روز فداکاری و جانبازی در راه دین و عقیده، شناخته شده است.


امام حسین (ع) در این روز، با یارانی اندک ولی با ایمان و صلابت و عزتی بزرگ و شکوهمند با سپاه سنگدل و بی دین حکومت یزید به مقابله برخاست و حماسه ای خلق کرد که حتی با یادآوری آن می توان به عظمت این نهضت حسینی پی برد. او و یارانش کربلا را به صحنه همیشه زنده عشق خدایی و آزادگی مبدل ساختند.


امام حسین(ع) که به دعوت اهل کوفه از مکه عازم این شهر بود تا به شیعیان انقلابی بپیوندد و رهبری آنان را به عهده گیرد، پیش از رسیدن به کوفه، در کربلا به محاصره نیروهای ابن زیاد در آمد و چون حاضر نشد ذلت تسلیم و بیعت با حکومت غاصب و ظالم یزیدی را بپذیرد، سپاه کوفه با او جنگیدند.


امام حسین (ع) و یارانش روز عاشورا لب تشنه با رشادتی شگفت تا آخرین نفر جنگیدند و به شهادت رسیدند و بازماندگان این قافله نور، به اسارت نیروهای ظلمت درآمده به کوفه برده شدند. هفتاد و دو تن یاران شهید او، بزرگترین حماسه بشری را آفریدند و یاد خویش را در دل تاریخ و وجدان بشرهای فضیلت خواه، ابدی ساختند.


عاشورا نه یک حادثه، که یک فرهنگ است، فرهنگى برخاسته از متن اسلام ناب که نقش حیاتى را در استحکام ریشه ها، رویش شاخه ها و رشد بار و برهاى آن ایفا کرده است.


قیام عاشورا از سال 61 هجرى تا امروز همچون چشمه اى جوشان و خروشان از آب زلال و گواراى خود تشنگان معرفت و حقیقت را سیراب کرده، و الهام بخش بسیارى از نهضت هاى حقّ علیه باطل بوده است. 


هنوز هم بشریّت، تشنه درسهای "مکتب عاشورا"ست، مکتبی که الفبای آن، فداکاری، جانبازی، خلوص و خدامحوری است.


عاشورا گرچه یک روز بود، اما دامنه تاثیر آن تا ابدیت کشیده شد و چنان در عمق وجدانها و دلها اثر گذاشته که همه ساله دهه محرم و بویژه عاشورا، اوج عشق و اخلاص نسبت به معلم حریت و اسوه جهاد و شهادت، حسین بن علی(ع) می گردد و همه، حتی غیر شیعه، در مقابل عظمت روح آن آزادمردان تعظیم می کنند.


اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنین ، وَ ابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِه ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ


حسین(ع)، هم "راه" است و هم "راهنما". هم کاروان است و هم قافله سالار.

حسین(ع)، کشتی نجات و مشعل هدایت است.

حسین(ع)، چشمه ای از حقیقت و حرّیت است که تا ابد کام تشنگان آزادی را سیراب می سازد.


اایام سوگواری شهادت سالار شهیدان اباعبدالله الحسین(ع) و باب الحوائج حضرت عباس (ع) را به تمام مسلمانان جهان تسلیت عرض می نماییم.



  • فرشید واحدی