شیعه خانه امام زمان (عج)

پایگاه فرهنگی ،مذهبی شیعه خانه امام زمان (عج)

شیعه خانه امام زمان (عج)

پایگاه فرهنگی ،مذهبی شیعه خانه امام زمان (عج)

هدف این پایگاه کمک به شناخت بهتر و عمیق تر مسائل جامعه،باید ها و نباید های شیعه خانه امام زمان(عج) و تعالی فرهنگ ایرانی اسلامی می باشد.

پیام های کوتاه
  • ۳ آبان ۹۴ , ۱۸:۰۰
    ...
  • ۲ آبان ۹۴ , ۱۱:۳۳
    ...
  • ۲۴ مهر ۹۴ , ۱۵:۴۵
    شعر
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۴/۰۸/۰۳
    ...

۲۷ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

علمدار

نهم ماه محرم، روز تاسوعا، منتسب به غیرت و ساقی دشت کربلا، حضرت ابوالفضل العباس (ع) است.


تاسوعا بزرگداشت شهادت اسوه ایثار، ادب و دلاوری بزرگ مردی است که با گذشت بیش از هزار و چهارصد سال ، هنوز تاریخ، روشن از کرامتهای اوست و نام او با وفا و ادب و مردانگی همراه است. آن سردار فداکار با لبی تشنه و جگری سوخته، پا به فرات گذاشت، اما جوانمردی و وفایش نگذاشت که او آب بنوشد و امام و اهل ‏بیت و کودکان تشنه کام باشند، لب تشنه از فرات بیرون آمد تا آب را به کودکان برساند.


دستان ابواالفضل(ع) قلم شد و این دستها برای آزادگان جهان علم گشت و عباس آموزگار بی بدیل فتوت و مردانگی در تاریخ شد.در این روز علاوه بر شهادت حضرت ابوالفضل(ع) وقایع دیگری نیز که متصل به حماسه عاشورا هستند، رخ داده است که یکی از آنها ورود شمر به کربلا است.


شمر بن ذی الجوشن که در دشمنی به اهل بیت پیش قدم تر از دیگران بود و با حرارت ویژه ای در واقعه کربلا حضور یافت، نامه شدید اللحن عبیدالله را در روز نهم ماه محرم به دست عمر بن سعد رساند و او را از منظور عبیدالله باخبر کرد.

پسر سعد که نسبت به صلح با امام حسین خوشبین و در این راه تلاش زیادی کرده بود، یک باره در برابر نامه عبیدالله قرار گرفت و راه گریزی برای خود نیافت. او یا باید با امام حسین نبرد می کرد و یا فرماندهی را از دست می داد و برای همیشه از دستیابی به حکومت ری محروم می شد.


وی پس از دریافت نامه عبیدالله بن زیاد احساس کرد، اگر در مبارزه با امام حسین تعلل بورزد، موقعیت خویش را از دست خواهد داد و شمر به جای او به فرماندهی سپاه خواهد رسید. بدین جهت در عصر تاسوعا بدون هیچگونه اخطار قبلی و با دستپاچگی تمام فرمان حمله عمومی به سوی خیمه های امام حسین را صادر کرد.


امام در این هنگام خیل عظیم سپاهیان دشمن را در روبروی خیمه های خود مشاهده کرد.

آن حضرت ، بلادرنگ برادرش عباس را طلبید و وی را به همراه بیست تن از یاران فداکارش چون زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر به سوی سپاه دشمن فرستاد، تا عمر بن سعد را ملاقات کرده و علت آتش افروزی های بی حاصل آنان را جویا گردند. حضرت عباس به همراه یاران امام به سپاهیان دشمن نزدیک شد و از سرکردگان آنان پرسید: منظور شما از این حرکت بی جا و غوغاها چیست؟ آنان پاسخ دادند: از امیر عبیدالله بن زیاد فرمان آمده که باید بر شما عرضه کنیم و آن این است که یا در طاعت او درآیید و با وی بیعت کنید و یا آماده نبرد سرنوشت ساز باشید!


حضرت عباس فرمود: پس قدری تأمل کنید تا من این گزارش را به سرورم برسانم .


حضرت عباس علیه السلام ، پیام دشمن را به امام رساند. امام به وی فرمود: به سوی ایشان برو و از آنان مهلت بخواه که امشب را صبر و کار نبرد را به فردا واگذار کنند. چون دوست دارم در شب آخر عمرم مقداری بیشتر به نماز و عبادت بپردازم و خدا می داند که من به راز و نیاز با وی و نیایش در درگاهش چه قدر علاقمند هستم .


حضرت عباس پیام امام را به دشمن رساند. عمر بن سعد که مظنون به مسامحه کاری شده بود و شمر را رقیب خود می دید، از درخواست امام سرباز زد و گفت: برای حسین دیگر مهلتی نیست !


اما برخی از فرماندهان سپاه ، از جمله قیس بن اشعث و عمر بن حجاج بر او اعتراض کرده و گفتند: اگر سپاهیان کفر و شرک از ما مهلت می خواستند، ما دریغ نمی کردیم ولی از مهلت دادن به فرزند زاده رسول خدا دریغ می ورزیم؟ لازم است او را مهلت دهید. عمر بن سعد، ناگزیر درخواست امام را پذیرفت و پیام داد که یک شب را به شما مهلت دادم ولی بامدادان فردا اگر بر فرمان امیر، سر طاعت فرود نیاورید، فیصله کار را به شمشیر می سپاریم . در این هنگام ، آرامش نسبی حاکم گردید و هر دو سپاه به خیمه گاه خویش برگشته و منتظر فرا رسیدن روز بعد شدند ...


اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنین ، وَ ابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِه ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهار

  • فرشید واحدی

خداوندادلم تنگ حسین است.....

دلم خاک کف پای حسین است....

خدایاکاش شهرم کربلا بود....

سرم هم مبتلابرنیزه هابود....

چنان مستم نماازجام مولا....

که جان بیرون روداز عشق مولا....

حسین ابن علی شمع وجوداست...

که فارغ ازهمه بودونبود است....

خدایاتاروپودم کربلاییست...

که آسایش دراین ملک بلانیست...

منم پروانه مولاگشته شمعم...

مکن تفریق .براوگشته جمعم...

طریق عشقبازی رازدارد...

بنازم دلبرم رانازدارد....

کشم نازت به جانم حضرت عشق....

فدای تارمویت حضرت عشق....

خداوندابهشتم کربلا کن...

وجودم رابه اقامبتلا کن...

 السلام وعلیک یااباعبدالله

السلام وعلیک یاابالفضل العباس

  • فرشید واحدی

مست می​ آمد و رخساره برافروخته بود


تا کجا باز دل غمزده​ ای سوخته بود


رسم عاشق کشی و شیوه شهرآشوبی


جامه ​ای بود که بر قامت او دوخته بود


جان عشاق سپند رخ خود می​دانست


و آتش چهره بدین کار برافروخته بود


گر چه می​گفت که زارت بکشم می​دیدم


که نهانش نظری با من دلسوخته بود


کفر زلفش ره دین می​زد و آن سنگین دل


در پی اش مشعلی از چهره برافروخته بود


دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت


الله الله که تلف کرد و که اندوخته بود


یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد


آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود


گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ


یا رب این قلب شناسی ز که آموخته بود


"حضرت حافظ"


  • فرشید واحدی

محرم۷پس چرا آن روز نباریدی......

  • فرشید واحدی
  • فرشید واحدی

کاروان در دل صحراست.........

خدا رحم کند......


محرم۵

  • فرشید واحدی

فلسفه حرام بودن نگاه به نامحرم 

یک سؤال اساسی 

ویک جواب منطقی

سؤال: 

ازعالمی سوال شد:چه اشکالی دارد که انسان به جنس مخالف نگاه کند و لذت ببرد؟

پاسخ : 

نگاه به حسن جمال جنس مخالف ضررهایی دارد که به طورخلاصه اشاره می شود:

1_ می بینی ، می خواهی، به وصالش نمی رسی، دچارافسردگی میشوی…!

2_ می بینی، شیفته می شوی، عیب ها را نمی بینی،ازدواج میکنی، طلاق می دهی.!

3_ می بینی ، دائم به او فکر می کنی، از یاد خدا غافل می شوی، از عبادت لذت نمی بری.!

4_ می بینی ، با همسرت مقایسه می کنی،ناراحت می شوی، بداخلاقی می کنی.!

5_ می بینی، لذت می بری، به این لذت عادت می کنی، چشم چران می شوی،

در نظر دیگران خوار می گردی.!

6_ می بینی ، لذت می بری، حب خدا در دلت کم می شود، 

ایمانت ضعیف می شود.!

7_ می بینی ، عاشق می شوی، از راه حلال نمی رسی، 

دچار گناه میشوی.!

لذا اسلام در یک کلمه می گوید :

""نگاهت را از جنس مخالف نگاهدار""

اللهم عجل لولیک الفرج

  • فرشید واحدی

وقتی گناهِ شَهر، مَرا از تو دور کرد

بایَد بَراتِ کَرب و بَلا جُفت و جور کرد


اَصلا دَخیلِ شاهِ خُراسان شَویم تا... 

شایَد جَواز کَرب و بَلا را صُدور کرد


با اَشکِ روضه، مُنتَقِمش را صِدا بِزَن

شایَد به حُرمَتِ غَمِ عُظمی ظُهور کرد


♡اللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعَافِیَةَ وَ النَّصْر ...♡

  • فرشید واحدی

از «فرانک لوید رایت» معمار بزرگ و نامدار در سن ۸۳ سالگی پرسیدند:

 «از میان کارهای بزرگی که کرده‌ای کدام را بیشتر دوست داری؟» 


پاسخ داد: «کار بعدی را» 


کار بعدیتان، روز بعدیتان و خود فردایتان باید بهتر، عظیم‌تر از کار، روز و فردای، امروزتان باشد، 

زیرا زندگی و موفقیت یک مقصد نیست یک سفر است، سفری که تا پایان عمر جریان دارد. 

موفقیت، پیش رفتن مدام است نه به نقطهٔ پایان رسیدن؛ فتح قله و صعودی دوباره برای فتح قله‌های بلند‌تر زندگی.... 


«اگر بازرگان هستید، 

هنوز بهترین قرارداد خود را نبسته‌اید.

اگر معمار و سازنده هستید، 

هنوز بهترین ساختمان خود را نساخته‌اید.

اگر آموزگار هستید، 

هنوز بهترین درس خود را نداده‌اید.


زمان آن رسیده که بر امیدواری خود بیفزائید. 

پندار‌هایتان را وسیع کنید و برای موفقیت‌های بعدی آماده شوید. 

بهترین روز‌ها را شما در پیش دارید، 

هنوز بهترین روز‌هایتان را سپری نکرده‌اید...»


  • فرشید واحدی

آیا می دانید فایده گفتن

(بسم الله الرحمن الرحیم)

در آغاز هر کاری چیست؟

اگر شما عادت کنید که در ابتدای هر کاری بسم الله الرحمن الرحیم بگویید ، فردا در روز قیامت وقتی نامه اعمالتان بدستتان داده می شود

قبل از آنکه آن را بخوانید

بسم الله الرحمن الرحیم می گویید

و ناگهان می بینید که همه گناهانتان

از نامه اعمالتان پاک شده است

می پرسید چه شد ؟

در این زمان ازطرف خداوند

ندایی می آید

که ای بنده ، تو ما را

با نام رحمن و رحیم فراخوانده ای

پس ماهم باتو مقابله به مثل کرده ایم

و گناهانت را بخشیده ایم

  • فرشید واحدی