تو مرا جان و جهانی ، چه کنم جان و جهان را
تو مرا گنج روانی ، چه کنم سود و زیان را
نفسی یار شرابم ، نفسی یار کبابم
چو در این دور خرابم ، چه کنم دور زمان را
ز همه خلق رمیدم ، ز همه باز رهیدم
نه نهانم ، نه پدیدم ، چه کنم کون و مکان را
ز وصال تو خمارم ، سر مخلوق ندارم
چو تو را صید وشکارم ، چه کنم تیر و کمان را
(( مولانا ))
- ۰ نظر
- ۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۹:۴۳